گنجور

حافظ » مثنوی (الا ای آهوی وحشی)

 

اَلا اِی آهویِ وَحشی، کجایی

مرا با توست چندین آشنایی

دو تنها و دو سرگردان، دو بی‌کس

دَد و دامت، کمین از پیش و از پس

بیا تا حال یکدیگر بِدانیم

[...]

حافظ
 

حافظ » ساقی نامه

 

بیا ساقی، آن مِی که حال آوَرَد،

کرامت فَزاید، کمال آوَرَد،

به من دِه که بَس بی‌دل افتاده‌ام

وَز این هر دو بی‌حاصل افتاده‌ام.

بیا ساقی، آن مِی که عکسش ز جام،

[...]

حافظ
 

حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲۴ - ساقی‌نامهٔ ۹

 

من ار زآن که گردم به مستی هلاک

به آیین مستان بریدم به خاک

به تابوتی از چوب تاکم کنید

به راه خرابات خاکم کنید

به آب خرابات غسلم دهید

[...]

حافظ
 
 
sunny dark_mode