گنجور

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۵ - آغاز کتاب سندباد

 

هر که در راه عشق صادق نیست

جز مرایی و جز منافق نیست

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۵ - آغاز کتاب سندباد

 

فرمان ترا که باد نافذ

بر جان رهی کشد به پیشت

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۵ - آغاز کتاب سندباد

 

عدل کن زانکه در ولایت دل

در پیغمبری زند عادل

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۵ - آغاز کتاب سندباد

 

آن روز مباد هرگز ای جان و جهان

کز وصل تو محروم شود این دل و جان

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۵ - آغاز کتاب سندباد

 

ای رای تو بر سپهر تدبیر

صورتگر آفتاب تقدیر

راز کره پیاز مانند

پیش دل تو برهنه چون سیر

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۵ - آغاز کتاب سندباد

 

ای آن که تو در زیر چهار و هفتی

وز هفت و چهار دایم اندر تفتی

می خور دایم که در ره آگفتی

این مایه ندانی که چو رفتی رفتی

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۵ - آغاز کتاب سندباد

 

از جمله رفتگان این راه دراز

باز آمده ای کو که به ما گوید راز؟

پس بر سر این دو راهه آز و نیاز

تا هیچ نمانی که نمی آیی باز

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۷ - داستان گرگ و روباه و اشتر

 

هست بردن علم و دانش نزد نادان همچنانک

پیش کر بربط سرای و پیش کور آیینه دار

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۷ - داستان گرگ و روباه و اشتر

 

می آموزم تا به تن اندر جان است

نتوان دانست بو که بتوان دانست

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۷ - داستان گرگ و روباه و اشتر

 

زین بیش غم زمانه نتوان خوردن

چه توان کردن چو هیچ نتوان کردن

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۷ - داستان گرگ و روباه و اشتر

 

آن را که غمی بود که بتواند گفت

غم از دل خود به گفت بتواند رفت

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۷ - داستان گرگ و روباه و اشتر

 

آن کس که دل خوش به جهان آورده ست

از خانه سیمرغ نشان آورده ست

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۷ - داستان گرگ و روباه و اشتر

 

ولربما فات المراد و ما به

فوت ولکن ذاک بخت الطالب

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۸ - داستان شاه کشمیر با پیلبان

 

بگشای چو گل به وعده راست دهن

ورنی ز تو چون لاله درم پیراهن

دعوی دلست با توام بانگ مزن

آنک در حکم عشق و اینک تو و من

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۸ - داستان شاه کشمیر با پیلبان

 

برآمد نیلگون ابری ز روی نیلگون دریا

چو رای عاشقان گردان چو طبع بیدلان شیدا

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۸ - داستان شاه کشمیر با پیلبان

 

شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید

شب را چه گنه حدیث ما بود دراز

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۸ - داستان شاه کشمیر با پیلبان

 

هایل هیونی تیز دو، اندک خور بسیار رو

از آهوان برده گرو در پویه و در تاختن

هامون گذاری کوه وش، دل بر تحمل کرده خوش

تا روز هر شب بارکش، هر روز تا شب خارکن

چون باد و چون آب روان در دشت و در وادی دوان

[...]

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۸ - داستان شاه کشمیر با پیلبان

 

گر تنگ شکر خرید می نتوانم

باری مگس از تنگ شکر می رانم

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۸ - داستان شاه کشمیر با پیلبان

 

بسیار بگفتم ای دل بد پیوند

با عشق مکوش و دل به هر عشوه مبند

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۸ - داستان شاه کشمیر با پیلبان

 

ناچار چو جان به عشق باید پرورد

باری غم عشق چون تویی باید خورد

ظهیری سمرقندی
 
 
۱
۱۲۲۷
۱۲۲۸
۱۲۲۹
۱۲۳۰
۱۲۳۱
۶۴۵۴