گنجور

عطار » مختارنامه » باب سی‌ام: در فراغت نمودن از معشوق » شمارهٔ ۲۵

 

تاکی باشم چو حلقه بر در بی تو

با اشکِ چو سیم و رخ چون زر بی تو

تو بر سر کار و سر به کار آورده

من بر سر خاک و خاک بر سر بی تو

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی‌ام: در فراغت نمودن از معشوق » شمارهٔ ۲۶

 

هر روز ز نو پردهٔ دیگر سازی

تادر پس پرده عشق با خود بازی

چون تو نفسی به سر نیائی از خویش

هرگز به کسی دگر کجا پردازی

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی‌ام: در فراغت نمودن از معشوق » شمارهٔ ۲۷

 

ای آمده از شوق تو جان بر لب من

چون روز قیامت است بی تو شب من

آخر سخنی از من بی دل بشنو

تاکی ز خموشی من و یارب من

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی‌ام: در فراغت نمودن از معشوق » شمارهٔ ۲۸

 

گر در سخنم باتو سخن را چه کنی

یا درد نو و عشق کهن را چه کنی

با این همه کار و بار و عزت که تراست

بی خویشتنی بی سر و بن را چه کنی

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی‌ام: در فراغت نمودن از معشوق » شمارهٔ ۲۹

 

ای خون شده در غمت دل پاک همه

ز هر غم عشق تست تریاک همه

اول همه را ز عشق خود خاک کنی

وانگاه به باد بردهی خاک همه

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی‌ام: در فراغت نمودن از معشوق » شمارهٔ ۳۰

 

اندهگن توییم از دیری گاه

در ما نگر، ای مرا ز اندوه پناه

کانها که به حسن گوی بردند زماه

کردند در اندوهگن خویش نگاه

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی‌ام: در فراغت نمودن از معشوق » شمارهٔ ۳۱

 

چون هر روزیت بیشتر دیدم ناز

هر روز بتو بیشترم گشت نیاز

نظّارگی توئیم از دیری باز

آخر نظری تو نیز بر ما انداز

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۱

 

چندین در بسته بی کلیدست چه سود

کس نام گشادن نشنیدست چه سود

پیراهن یوسف است یک یک ذرّه

یوسف ز میانه ناپدیدست چه سود

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۲

 

کس از می معرفت ندادست نشان

کز عین نشان بروست وز عین عیان

آن می به قرابه سر به مهرست مدام

مردم به قرابه می برآرند زبان

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۳

 

چون نیست رهی به هیچ سوئی کس را

جز خون خوردن نماند رویی کس را

هر کس گوید که کردم آن دریا نوش

خود تر نشد از وی سر مویی کس را

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۴

 

دل سوختگان که نفس میفرسایند

بربوی وصال باد میپیمایند

بس دور رهیست تاکرا بنمایند

بس بسته دریست تا کرا بگشایند

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۵

 

آنها که به عشق گوی بردند همه

نقش دو جهان ز دل ستردند همه

صد بادیه هر لحظه سپردند همه

تاگرسنه و تشنه بمردند همه

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۶

 

عقلی که کمال در جنون می‌بیند

بنیاد وجود‌، خاک و خون می‌بیند

چشمی که دو کون در درون می‌بیند

مشتی رگ و استخوان برون می‌بیند

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۷

 

دل با غمِ عشق پای ناورد آخر

چون شمع ز سوختن فرومرد آخر

می‌گفت که دُرِّ وصل در دریا نیست

این آب چگونه می‌توان خورد آخر

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۸

 

گاهی ز سلوک عقل چون نسناسیم

گاهی ز شبه چو نمله اندر طاسیم

زان گشت نهان حقیقت از دیدهٔ خلق

تا در طلبش قیمت او بشناسیم

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۹

 

دستی که برین شاخ برومند رسد

از همت جان آرزومند رسد

زین عالم بی‌نهایت بی سر و بن

خود چند به ما رسید و تا چند رسد

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۱۰

 

عاشق تن خود با غم پیوست دهد

هر دم تابی در دل سرمست دهد

با هجر بسازد خوش و بیزار شود

از معشوقی که وصل او دست دهد

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۱۱

 

هر دل که ز ذوق آن حقیقت جان یافت

هر چیز که یافت جامهٔ جانان یافت

آن را منشین که یک دمش نتوان دید

آن را مطلب که هرگز‌ش نتوان یافت

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۱۲

 

چون کس نرسد به وصل دلخواه ای دل!

تو هم نرسی چند کنی آه ای دل!

می‌پندار‌ی که ره توان برد بدو

هرگز نتوان برد بدو راه ای دل!

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۱۳

 

ای دل ز پی دلیل نتوانی شد

مور‌ی تو حریف پیل نتوانی شد

چون از مگس لنگ کمی بیش نه‌یی

هم‌کاسهٔ جبرئیل نتوانی شد

عطار
 
 
۱
۱۱۰۸
۱۱۰۹
۱۱۱۰
۱۱۱۱
۱۱۱۲
۶۵۱۳