گنجور

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۹

 

چو نزدیکی مرز توران رسید

سران را ز لشکر همه برگزید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۹

 

همی شهر بر شهر هودج کشید

همی رفت تا شهر توران رسید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۹

 

بمهر تو دارم روان را نوید

چنین چیره شد بر دلم بر امید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۹

 

چو پیران بدان گوهران بنگرید

کزان جام رخشنده آمد پدید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۱۰

 

چو بار درخت وفا را بدید

بدانست کآمد غمش را کلید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۱۰

 

ز امید بیژن شدم ناامید

جهانم سیاه و دو دیده سپید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۱۰

 

چو از چشم خورشید شد ناپدید

شب تیره بر کوه دامن کشید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۱۱

 

ز گرگین بدان بد که بر من رسید

چنین روز نیزم بباید کشید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۱۳

 

چو از دیدگه دیدبان بنگرید

زمین را چو دریای جوشان بدید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۱۳

 

ببالا برآمد سپه را بدید

خروشی چو شیر ژیان برکشید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۱۳

 

هنرها کنون کرد باید پدید

برین دشت‌بر کینه باید کشید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۱۳

 

ازان کوه سر سوی هامون کشید

چو لشکر بتنگ اندر آمد پدید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۱۳

 

برابر به‌آیین صفی برکشید

هوا نیلگون شد زمین ناپدید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۲

 

بشد تازیان تا به خلخ رسید

به ننگ از کیان شد سرش ناپدید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۲

 

چو دریای جوشان زمین بردمید

چنان شد که کس روز روشن ندید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۴

 

چو گودرز نزدیک زیبد رسید

سران را ز لشکر همی برگزید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۴

 

فرستاده چون سوی پیران رسید

سپهدار پیران سپه را بدید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۴

 

بیامد چو نزدیک جیحون رسید

به گرد لب آب لشکر کشید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۴

 

ز هر گونه گفتند و پیران شنید

گنهکاری آمد ز ترکان پدید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۴

 

سخن چون به سالار ترکان رسید

سپاهی ز جنگ آوران برگزید

فردوسی
 
 
۱
۵۷
۵۸
۵۹
۶۰
۶۱
۳۴۶
sunny dark_mode