گنجور

عطار » خسرونامه » بخش ۲۶ - طلب کردن قیصر باج و خراج از پادشاه خوزستان و رفتن هرمز به رسولی

 

بدین شادی بهم شهزاده و شاه

طرب کردند و می خوردند یکماه

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۶ - طلب کردن قیصر باج و خراج از پادشاه خوزستان و رفتن هرمز به رسولی

 

چو خسروشاه را در روم ششماه

مقام افتاد بگرفتش دل از شاه

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۶ - طلب کردن قیصر باج و خراج از پادشاه خوزستان و رفتن هرمز به رسولی

 

بدینسان بود خسرو قرب یکماه

که تا پیکی درآمد ناگه از راه

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی

 

تو هستی همچو موری لنگ در چاه

کجا یابی بطاوس فلک راه

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی

 

ز بس کز انتظار رویت ای ماه

نهادم گوش بر در،‌چشم بر راه

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان

 

عرق بر روی چون مهپارهٔ شاه

چو پروین بود بر رخسارهٔ ماه

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان

 

چو بسیاری براند القصّه ناگاه

شبانگاهی، شکاری گم شد از شاه

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان

 

فرو ماندم ز بی آبی درین راه

که من صد ساله غم دیدم درین ماه

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان

 

چو آن هندوی شب برخاست از راه

فلک آن زنگیان را کرد در چاه

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان

 

زبان بگشاد دختر گفت ای ماه

مرا هست او پدر من دخت او، شاه

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان

 

ز بهر نقش گل ما هر دو را شاه

بسی زر داد و پس سر داد در راه

عطار
 
 
۱
۲۸
۲۹
۳۰
۳۱
۳۲
۷۹
sunny dark_mode