گنجور

عطار » اشترنامه » بخش ۲۹ - خاموش شدن سالك وصول از جواب

 

راز خود بشنید و هم خود خواند باز

او ز عشق رمز کرده جان بناز

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۹ - خاموش شدن سالك وصول از جواب

 

واصلان عشق را در پرده راز

دیده راز خود بکرده پرده باز

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۹ - خاموش شدن سالك وصول از جواب

 

هرچه ازمعشوق بشنفته براز

جمله با معشوقه خود گفت باز

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۹ - خاموش شدن سالك وصول از جواب

 

ای دل آخر چند نازی جان بباز

در نشینی چند می جوئی فراز

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۹ - خاموش شدن سالك وصول از جواب

 

گر بخواهی ماند آنجاگاه باز

درنشیبی کی ببینی عین راز

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۹ - خاموش شدن سالك وصول از جواب

 

این همه گفتم چنین با تو براز

همچنان ماندی تو اندر پرده باز

عطار
 

عطار » فتوت نامه

 

اگر خواهی شنیدن گوش کن باز

زمانی باش با ما محرم راز

عطار
 

عطار » فتوت نامه

 

بگویم با تو یک یک جملهٔ راز

که تا چشمت بدین معنی شود باز

عطار
 

عطار » فتوت نامه

 

مگو راز دلت با هر کسی باز

که در دنیا نیابی محرم راز

عطار
 

عطار » فتوت نامه

 

گر آید از درت سیلاب خون باز

بپوشانش درون پرده راز

عطار
 
 
۱
۷۲
۷۳
۷۴
sunny dark_mode