گنجور

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۱۹۱

 

سوال کردم از اقبال دوش وقت سحر

چهار چیز که نیکوترست یک ز دگر

نخست گفتم کان بی‌کرانه دریا چیست

که آب او همه جودست و موج او همه زر

رسیده منفعت آب او به شرق و غرب

[...]

۹۸ بیت
امیر معزی
 
لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود