×
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳ - در ستایش دین گوید
دل از دین نشاید که ویران بود
که ویرانزمین جای دیوان بود
نگه دار دین آشکار و نهان
که دین است بنیان هر دو جهان
پناه روانست دین و نهاد
[...]
۳۹ بیت
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۵ - در مذهب فلاسفه گوید
جدا فیلسوفند دیگر گروه
جهان از ستیهندگیشان ستوه
که گویند کاین گیتی ایدون به پای
همیشه بدو نیز باشد به جای
گمانشان چنینست در گفت خویش
[...]
۳۹ بیت
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۸۹ - نشستن گرشاسب بر تخت کابل
به ایوان کابل شه آورد روی
بیامد نشست از بر تخت اوی
گهر یافت چندان زهرگونه ساز
که گر بشمری عمر باید دراز
چه بر پیل و اشتر چه بر گاومیش
[...]
۳۹ بیت