گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۷ - در ستایش مردم گوید

 

کنون زین پس از مَردم آرم سخُن

که گیتی تمام اوست ز آغاز و بن

به گیتی درون جانور گونه‌گون

بسند از گمان وز شمردن فزون

ولیک از همه مردم آمد پسند

[...]

۲۵ بیت
اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸ - در صفت جان و تن گوید

 

چنین دان که جان برترین گوهر است

نه زین گیتی از گیتی دیگرست

درفشنده شمعیست این جان پاک

فتاده درین ژرف جای مغاک

یکی نور بنیاد تابندگی

[...]

۲۵ بیت
اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۷ - جنگ گرشاسب با ببر ژیان

 

خور از کُه چو بفراخت زرین کلاه

شب از سر بینداخت شعر سیاه

سپاه از لب رود برداشتند

چو یک نیمه زان بیشه بگذاشتند

غَوِ پیشرو خاست اندر زمان

[...]

۲۵ بیت
اسدی توسی