گنجور

 
۱
۲
۳
۳۲
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۲

 

چون مرا درخواب کردی روز و شب

روز و شب درخواب می بینم تو را

روی تو ماهست و چشم من پر آب

روز و شب در آب می بینم تو را

۲ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۳

 

فیضی که به تو رسید از ما

آن رحمت حق شناس ما را

تو نیز رسان به دوستانت

اسرار معانیش خدا را

۲ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۵

 

یک شاهدی است ما را در غیب و در شهادت

در غیب و در شهات یک شاهدی است ما را

جام و می‌اند با هم با ساقیند همدم

جامی به نوش جانا شادی ما خدا را

۲ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۸

 

خودنمائی می کنی با عاشقان

در دوئی آن یک کجا بنمایدت

نعمت الله جو که نور روی او

آنچه خواهی حالیا بنمایدت

۲ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۱۲

 

غیرتش غیر دوست فانی کرد

غیر حق در وجود باقی نیست

جام بشکست و باده آخر شد

جز از او خود حریف ساقی نیست

۲ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۱۳

 

گر سبوئی شکست یا جامی

حضرت عشق تا ابد ساقی است

چشم و گوش ار نماند باکی نیست

بصر و سمع دائما باقیست

۲ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۱۴

 

نعمت الله همه جهان بگرفت

این چنین نعمتی جهانگیر است

نوجوانی است مست و لایعقل

ور به معنی نظر کنی پیر است

۲ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۲۰

 

انس با محبوب اگر گیرد محبّ

گرچه باشد یک نفس مطلوب اوست

گر دمی با یار خود همدم شود

حاصل او زان نفس محبوب اوست

۲ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۲۱

 

در راه خدا پای برهنه گو برو

آن یار که همچو بشر حافی اهل است

گر سر به ره است پا برهنه غم نیست

ور نیست به ره سر برهنه سهل است

۲ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۲۲

 

چون شتا آمد شتا مقلوب کن

کِشته ها اندر شتا با آتش است

نشنیدستی تو از سید مگر

کآتش مقلوب با آتش خوش است

۲ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۲۳

 

ملک و ملکوت هر دو انسان

او مظهر جملهٔ صفات است

مستکمل ذات او صفت نیست

مستکمل آن صفات ذات است

۲ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۲۵

 

نزد ما عین نیست غیری کو

عقل گوید که عین و غیری هست

موج و بحر و حباب و دریا شد

قطرهٔ آب کو به ما پیوست

۲ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۲۶

 

عقل از چه به غایت مال است

جز معرفت صفاتیش نیست

ذاتش به کمال کی شناسد

او را چو وجوب ذاتیش نیست

۲ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۲۷

 

به قدر حوصله‌ها جام می دهد ساقی

اگر چه بادهٔ خمخانه را نهایت نیست

بیا که مجلس عشق است و عاشقان سرمست

چنین مقام خوشی در همه ولایت نیست

۲ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۲۸

 

اندکی ذوق اگر کسی را هست

نزد یاران ما غریبی نیست

ذوق خم از پیاله نتوان یافت

گرچه او نیز بی‌نصیبی نیست

۲ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۳۲

 

رفته بودم به سوی بحر محیط

که در آن بحر شنا باید کرد

بحر جوشید و روان گفت به من

سر خود در سر ما باید کرد

۲ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۳۳

 

گر چهل صبح از سر اخلاص

مخلصی گرد عاشقان گردد

چشمهٔ حکمت ای برادر من

از دلش بر زبان روان گردد

۲ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۴۰

 

آب ماهان که خاک بر سر او

همچو آب زلال کی باشد

در دو عالم به جز یکی نبود

حضرتش را مثال کی باشد

۲ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۴۲

 

هر کمالی که هست در عالم

از خلیفه بجو که می داند

جامع جملهٔ علوم بود

شرح اسما تمام می خواند

۲ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۴۳

 

روی غیری ندیده دیدهٔ ما

غیر چون نیست دیده چون بیند

لیس فی الدار غیره دیار

چشم ما نور او به او بیند

۲ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 
 
۱
۲
۳
۳۲
 
تعداد کل نتایج: ۶۴۰