×
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۹ - رفتن دایه بار دیگر به پیش ویس و حال گفتن
چو پیش ویس رفت او را دُژم دید
ز گریه در کنارش آب زم دید
دگر ره ویس با دایه برآشفت
ز شرم و بیم یزدانش سخن گفت
که من خود چون براندیشم ز یزدان
[...]
۵۶ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۲ - باز گشتن شاه موبد از کهستان به خراسان
خوشا جایا بر و بوم خراسان
درو باش و جهان را میخور آسان
زبان پهلوی هر کاو شناسد
خوراسان آن بود کز وی خور آسد
خور آسد پهلوی باشد خور آید
[...]
۵۶ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۹ - بزم ساختن موبد در باغ و سرود گفتن رامشگر گوسان
مه اردیبهشت و روز خرداد
جهان از خرمی چون کرخ بغداد
بیابان از خوشی همچون گلستان
گلستان از صنم همچون بتستان
درخت رودباری سیم ریزان
[...]
۵۶ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۲ - پاسخ دادن ویس موبد را
چو بشنید این سخن ویس دلارای
چو سرو بوستانی جست از جای
بدو گفت ای گرانمایه خداوند
گرانتر حکمت از کوه دماوند
دل تو پیشه کرده بردباری
[...]
۵۶ بیت