گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹۱ - حکایت

 

یکی را خانه بود آتش گرفته

دلش را شعلهٔ ناخوش گرفته

دوان با چشم گریان و دل ریش

به آب دیده می‌کشت آتش خویش

برو بگذشت، ناگه ، ابلهی مست

[...]

۴۳ بیت
امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلع‌الانوار » بخش ۱ - از مناجاتها

 

ای دو جهان ذرّهٔ از راه تو

هیچتراز هیچ به درگاه تو

پشت فلک طوق سجود از تو یافت

شام عدم صبح وجود از تو یافت

یافته از درگه تو فتح باب

[...]

۴۳ بیت
امیرخسرو دهلوی