گنجور

 
۱
۲
۳
۵
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

از ذوق صدای نایت ای رهزن هوش

وز بهر نظاره ی تو ای مایه ی نوش

چون منتظران بهر زمانی صد بار

جان بر درچشم آید و دل بر در گوش

نکوئی یا بدان کردن وبال است

[...]

۴۲ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

از باغ جنان فتاده در دام عذاب

آدم زپی گندم و من بهر شراب

مرغان بهشتیم عجب نبود اگر

او از پی دانه رفت و من از پی آب

۲ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

مخور بسیار چون کرمان بی زور

به کم خوردن کمر بربند چون مور

حرام آمد علف تاراج کردن

به دارو طبع را محتاج کردن

مخور چندان که خرماخوار گردد

[...]

۲۳ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

صد تیغ بلا زهر طرف آخته اند

بر ما همه شبرنگ جفا تاخته اند

فریاد که دشمنان به هم ساخته اند

واجبات به حال ما نپرداخته اند

۲ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

عمری گذشت و راه سلامت نیافتم

شرمنده این دلم که چها در خیال داشت

۱ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

مرا به مدرسه ها پیش از این به کسب علوم

قرار مدرسه و فکر درس بودی و کار

کنون به چشم غزالانم چنان کردند

که شب به خواب خوش اندر غزل کنم تکرار

۲ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

ظهور جمله ی اشیا به ضد است

ولی حق را نه مانند و نه ند است

چو نبود ذات حق را ضد و همتا

ندانم تا چگونه دانی او را

چو نور حق ندارد نقل و تحویل

[...]

۵ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

آفت ادراک این قیل است و قال

خون به خون شستن حلال آمد،حلال

هین و هین ای راهرو بیگاه شد

آفتاب عمر سوی چاه شد

تو مگو فردا که فرداها گذشت

[...]

۶ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

زیمن عشق بر وضع جهان خوش خنده ها کردم

معاذالله اگر روزی به دست روزگار افتم

۱ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

غم بامن و من با غمش خو کرده ام ای مدعی

لطفی بباید کردن و ما را به هم بگذاشتن

۱ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

خاک رهش به مردم آسوده کی دهند

کاین توتیا به مردم بی خواب می دهند

۱ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

اندر آن معرض که خود را زنده سوزد اهل درد

ای بسا مرد خدا کو کمتر از هندوزنی است

۱ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

از من آموخت شیخ افزون زدن

بربام صلاح کوس ناموس زدن

رفتم که به پیر دیرهم یاد دهم

آئین بت و طریق ناقوس زدن

۲ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

به شادی شغل عالم درج میکن

خراجش میستان و خرج میکن

گشائی بند بگشایند بر تو

فرو بندی، فروبندند بر تو

بزرگی بایدت، دل در سخابند

[...]

۴ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت اول

 

چنین دارم از پیر داننده یاد

که شوریده ای رو به صحرا نهاد

پدر در فراقش نخورد و نخفت

پسر را ملامت بکردند، گفت:

از آن گه که یارم کس خویش خواند

[...]

۳۶ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت اول

 

نگردد تا فراموش آنچه گفتی دردمندان را

بر انگشت تو میخواهم که بندم رشته ی جان را

۱ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت اول

 

به فتراک پاکان درآویز چنگ

که عارف ندارد ز دریوزه ننگ

برو خوشه چین باش سعدی صفت

که گردآوری خرمن معرفت

۲ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت اول

 

گفتی خبر دوست شنیدی چه شدت حال

این ها زکسی پرس که از خود خبری داشت

۱ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت اول

 

راضی به غم جدائیم خواهی ساخت

بیگانه ز آشنائیم خواهی ساخت

جور تو زیاده از حد صبر من است

مشهور به بیوفائیم خواهی ساخت

۲ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت اول

 

بود نور خرد در ذات انور

بسان چشم سر در چشمه ی خور

اگر خواهی که بینی چشمه ی خور

ترا حاجت فتد با چشم دیگر

چه چشم سر ندارد طاقت و تاب

[...]

۶ بیت
شیخ بهایی
 
 
۱
۲
۳
۵
 
تعداد کل نتایج: ۸۳