گنجور

خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » از ازل نوشته [۳۴-۲۶] » رباعی ۲۶

 

بر لوحْ نشانِ بودنی‌ها بوده‌است،

پیوسته قلم ز نیک و بد فرسوده‌است؛

در روز ازل هر آن‌چه بایست بداد،

غم خوردن و کوشیدنِ ما بیهوده است،

خیام
 

خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » از ازل نوشته [۳۴-۲۶] » رباعی ۲۷

 

چون روزی و عمر بیش‌وکم نتوان‌کرد،

خود را به کم و بیش دُژَم نتوان‌کرد؛

کار من و تو چنان‌که رأی من و تو ست

از موم به دست خویش هم نتوان‌کرد.

خیام
 

خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » از ازل نوشته [۳۴-۲۶] » رباعی ۲۸

 

افلاک که جز غم نفزایند دگر؛

نَنْهَند به جا تا نربایند دگر؛

نا آمدگان اگر بدانند که ما

از دَهْر چه می‌کشیم، نایند دگر.

خیام
 

خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » از ازل نوشته [۳۴-۲۶] » رباعی ۲۹

 

ای آن‌که نتیجهٔ چهار و هفتی،

وز هفت و چهار دایم اندر تَفْتی،

می خور که هزار باره بیشت گفتم:

باز آمدنت نیست، چو رفتی رفتی.

خیام
 

خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » از ازل نوشته [۳۴-۲۶] » رباعی ۳۰

 

* تا خاکِ مرا به قالب آمیخته‌اند،

بس فتنه که از خاک برانگیخته‌اند؛

من بهتر ازین نمی‌توانم بودن

کز بوته مرا چنین برون ریخته‌اند.

خیام
 

خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » از ازل نوشته [۳۴-۲۶] » رباعی ۳۱

 

* تا کی ز چراغِ مسجد و دودِ کُنِشْت؟

تا کی ز زیانِ دوزخ و سودِ بهشت؟

رو بر سر لوح بین که استادِ قضا

اندر ازل آن‌چه بودنی بود، نوشت.

خیام
 

خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » از ازل نوشته [۳۴-۲۶] » رباعی ۳۲

 

* ای دل چو حقیقتِ جهان هست مَجاز،

چندین چه بَری خواری ازین رنجِ دراز!

تن را به قضا سپار و با درد بساز،

کاین رفته قلم زِ بهرِ تو ناید باز.

خیام
 

خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » از ازل نوشته [۳۴-۲۶] » رباعی ۳۳

 

در گوشِ دلم گفت فلک پنهانی:

حُکمی که قضا بُوَد ز من می‌دانی؟

در گردشِ خود اگر مرا دست بُدی،

خود را برهاندمی ز سر گردانی.

خیام
 

خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » از ازل نوشته [۳۴-۲۶] » رباعی ۳۴

 

نیکی و بدی که در نهادِ بشر است،

شادی و غمی که در قضا و قدر است،

با چرخ مکن حواله کاندر رَهِ عقل،

چرخ از تو هزار بار بیچاره‌تر است.

خیام