گنجور

ملک‌الشعرا بهار » مستزادها » رباعی مستزاد

 

پروانه و شمع و گل شبی آشفتند

در طرف چمن

وز جور و جفای دهر با هم گفتند

بسیار سخن

شد صبح‌، نه پروانه به جا بود و نه شمع

[...]

ملک‌الشعرا بهار