گنجور

جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۳۹ - داستان دختر بازغه نام از نسل عاد که به مال و جمال نظیر خود نداشت و غایبانه عاشق جمال یوسف شد و در آن آیینه جمال حقیقت دید و از مجاز به حقیقت رسید

 

نه تنها عشق از دیدار خیزد

بسا کین دولت از گفتار خیزد

درآید جلوه حسن از ره گوش

ز جان آرام برباید ز دل هوش

ندارد بیش ازین دلاله کاری

[...]

۹۰ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۲۶ - پیغام فرستادن مجنون پیش پدر تا لیلی را برای وی خواستگاری کند و بردن پدر وی اعیان قبیله را به جهت کفایت این مقصود

 

مشاطه این عروس طناز

مشاطگی اینچنین کند ساز

کان پی سپر سپاه اندوه

در سیل بلا ستاده چون کوه

سرگشته چو گردباد در دشت

[...]

۹۰ بیت
جامی