گنجور

 
۱
۲
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » اشعار پراکنده » شمارهٔ ۲

 

دل ز لعلش چو قوت بی‌حد یافت

در یکی لحظه رو به مقصد تافت

۱ بیت
جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » اشعار پراکنده » شمارهٔ ۳

 

چو عفوت بی‌حد افتاده‌ست دریاهاست پنداری

که پیدا نیست قعرش پیش جامی جز به دشواری

۱ بیت
جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » اشعار پراکنده » شمارهٔ ۵

 

زیور خود به مسیح ار دهد آن شوخ ملیح

مهر و مه بوسه زند بر لب و دندان مسیح

۱ بیت
جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » اشعار پراکنده » شمارهٔ ۶

 

چو در ساغر ببیند درد باده

شود تایب ز تاج توبه ساده

۱ بیت
جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » اشعار پراکنده » شمارهٔ ۸

 

بر دل از رنج طمع بار منه

طلب بی طمعی آخر به

۱ بیت
جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » اشعار پراکنده » شمارهٔ ۹

 

هرگه که رسد به فارسی سوق سخن

رکنی دو ز شرع را به آن ترجمه کن

۱ بیت
جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » اشعار پراکنده » شمارهٔ ۱۰

 

آمد آن سرو روان بیرون به پا گیسوکشان

شد مرا مربوط با هر موی او رگ‌های جان

۱ بیت
جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » اشعار پراکنده » شمارهٔ ۱۱

 

شد نهان زابروی تو مه چو هلال اول شب

به دعا طالب مه گو بگشا گوشه لب

۱ بیت
جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » اشعار پراکنده » شمارهٔ ۱۲

 

ابروی تو به صورت ظاهر چو بنگرم

ماه بلند مرتبه را یاد ناورم

۱ بیت
جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » اشعار پراکنده » شمارهٔ ۱۳

 

از روی تو بر مصحف چون نور فتد ماها

از طره مشکینت خوانیم دراو طاها

۱ بیت
جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » اشعار پراکنده » شمارهٔ ۱۴

 

سمنبر انجمن بین که نی سمن نه چمن

به روزگار تو دارد نشان ز هستی من

۱ بیت
جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » اشعار پراکنده » شمارهٔ ۱۵

 

در زلف تو از راست سوی چپ کششی نیست

آری طرف راست گرفتن ز چپ اولی ست

۱ بیت
جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » اشعار پراکنده » شمارهٔ ۱۸

 

می نماید شاخ ریحان ترت بر آفتاب

بین دل ما را که چون مانده‌ست ازین در پیچ و تاب

۱ بیت
جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » اشعار پراکنده » شمارهٔ ۱۹

 

توبه در عشق یا ورع در می

جام جامی شکست وای به وی

۱ بیت
جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » اشعار پراکنده » شمارهٔ ۲۰

 

از نقش شفا بسم دلا وصل حبیب

حاشا که خرم به نسیه درمان طبیب

۱ بیت
جامی
 

جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » اشعار پراکنده » شمارهٔ ۲

 

گفت دانایی چو پرسیدم که قلب العبد این

از سر بینش که قلب العبد بین الاصبعین

۱ بیت
جامی
 

جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » اشعار پراکنده » شمارهٔ ۴

 

هرکس که ازین جهان دلگیر بجست

از ننگ وزیر و منت میر برست

۱ بیت
جامی
 

جامی » بهارستان » روضهٔ دوم (در ذکر حکمت حکما) » بخش ۴

 

تخم ظلم شاه نافرمانی مردم بود

جو چو کاری حاصل آن کشته کی گندم بود

۱ بیت
جامی
 

جامی » بهارستان » روضهٔ دوم (در ذکر حکمت حکما) » بخش ۱۲

 

شاه آن باشد که روشن خاطر و بخرد بود

نیکوان را حال ازو نیکو، بدان را بد بود

۱ بیت
جامی
 

جامی » بهارستان » روضهٔ سوم (در ذکر پادشاهان) » بخش ۱۵

 

مرا به دست چپ و راست چون خدا آراست

روا مدار که ماند چپم جدا از راست

۱ بیت
جامی
 
 
۱
۲
 
تعداد کل نتایج: ۳۸