گنجور

عراقی » عشاق‌نامه » فصل هشتم » بخش ۲ - غزل

 

ای شده چشم جان من به تو باز

از تو در دل نیاز و در جان آز

شب اندوه من نگردد روز

تا نبینم جمال روی تو باز

تو ز فارغی و ما داریم

[...]

عراقی
 

عراقی » عشاق‌نامه » فصل هشتم » بخش ۵ - غزل

 

عاشقی ترک خواب و خور کرده

جای خود را ز گریه تر کرده

حیرت حسن دوست جانش را

از تن خویش بی‌خبر کرده

دایم اندر نماز و روزهٔ عشق

[...]

عراقی