سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۲۶۴- مولانا عبدالرحمن جامی
نه دیوان شعر است این ملک جامی
کشیدست خوانی برسم کریمان
ز الوان معنی در او هر چه خواهی
بیابی . مگر مدح و دم لئیمان
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۲۶۴- مولانا عبدالرحمن جامی
مولدم جام و رشحه قلمم
جرعه جام شیخ الأسلامی است
لاجرم در جریده ی اشعار
بدو معنی تخلصم جامی است
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۲۶۴- مولانا عبدالرحمن جامی
نه زهد آمد مرا مانع ز بزم عشرت اندیشان
غم خود دور میدارم ز بیم عشرت ایشان
بجایی کاطلس شاهان نشاید فرش ره حاشا
که راه قرب یابد دلق گرد آلود درویشان
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۲۶۴- مولانا عبدالرحمن جامی
ای شه تنک قبایان مه زرین کمران
سرور کج کلهان خسرو شیرین پسران
مرهم سینه بی کینه آشفته دلان
مردم دیده غمدیده ی صاحب نظران
تا کی افتم به رهت آه زنان، اشک فشان
[...]
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۲۶۴- مولانا عبدالرحمن جامی
ای سرو راستین که کله کج نهاده ای
وی تازه گل که پرده ز عارض گشاده ای؟
از جنس آب و خاک نه ای از چه گوهری؟
و ز نوع جن و انس نه ای از چه زاده ای؟
نازک تری ز برک سمن، ور نه گفتمی
[...]
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۲۶۴- مولانا عبدالرحمن جامی
مخور خون بهر روزی کاز کلاغی کم نه ای کاو را
توکل چون درست آمد برآمد از زمین نانش
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۲۶۴- مولانا عبدالرحمن جامی
خوش است قدر شناسی که چون خمیده سپهر
سهام حادثه را کرد عاقبت قوسی
گذشت شوکت محمود و در زمانه نماند
جز این فسانه که نشناخت قدر فردوسی
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۲۶۴- مولانا عبدالرحمن جامی
شنیده ای که معزی چه گفت با سنجر
چو ذکر جودت اشعار و منت صله رفت
مدیح من پی نشر مناقبی که تو راست
بشرق و غرب رفیق هزار قافله رفت
عطیه تو که وافی بجوع آز نبود
[...]
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۲۶۴- مولانا عبدالرحمن جامی
درون پر طمع جامی مزن دم
که بر طبع فلان ممسک کرم نیست
چو آید در میان میزان انصاف
طمع در خست از امساک کم نیست
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۲۶۴- مولانا عبدالرحمن جامی
بی تاب شد از تب ورق نسرینت
بی آب ز تبخاله لب شیرینت
تو خفته بسان چشم و من چون ابرو
با قد خمیده بر سر بالینت
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۲۶۴- مولانا عبدالرحمن جامی
می برم هنگامه میدانش ز پی
گوی سر تا سایم از چوگان وی
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۲۶۴- مولانا عبدالرحمن جامی
مادح اهل بیت در معنی
مدحت خویشتن کند یعنی
مؤمنم موقنم خدای شناس
وز خدایم بود امید و هراس
از کجی های اعتقادم پاک
[...]
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۲۶۴- مولانا عبدالرحمن جامی
کوهکن کآن بازی پرویز کرد
روی در شیرین شورانگیز کرد
دید شیرین سوی خود میل دلش
شد بحکم آنکه دانی مایلش
غیرت عشق آتش سوزان فروخت
[...]
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۲۶۴- مولانا عبدالرحمن جامی
کلاه زرفشان از فرق بنهاد
ز زرین بیضه خور زاغ شب زاد
کشید آنگه چنان پیراهن از فرق
که جیبش غرب مه شد دامنش شرق
ازار نیلگون بسته به تعجیل
[...]
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۲۶۴- مولانا عبدالرحمن جامی
ای ساقی جان فداک روحی
پرکن قدح از می صبوحی
زان می که با هل دل مباح است
روشن کن غره ی صباح است
تا حاضر صبحدم نشینیم
[...]
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۲۶۴- مولانا عبدالرحمن جامی
کمان گرد نی از پی و استخوان
کلاغش پی طعمه زاغ کمان
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۲۶۵- مولانا هلالی جغتایی
چنان از پا فکند امروزم آن رفتار و قامت هم
که فردا برنخیزم بلکه فردای قیامت هم
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۲۶۵- مولانا هلالی جغتایی
شاه را میل شد که باده خورد
باده با مهوشان ساده خورد
مجلس آراستند و می خوردند
می بآواز چنگ و نی خوردند
روی ساقی ز باده گل گل شد
[...]
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۲۶۵- مولانا هلالی جغتایی
لب دریاست چون لب دلبر
از برون سبزه وز درون گوهر
آن نه دریا که بود صد قلزم
صد چو طوفان نوح در وی گم
موج آن سر بر آسمان می سود
[...]
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۲۶۵- مولانا هلالی جغتایی
استخوان را اگر نشان کردی
تیر را مغز استخوان کردی