گنجور

 
۱
۲
۳
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۲۵ - خون دل

 

ای که خواهان راحتی به جهان

دل خود را به دلبران مسپار

گر دل خود به دلبران دادی

بنشین، خون دل ز دیده ببار

۲ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۲۶ - در حقیقت

 

هر که غالب گشت عقل وی به نفس

رتبهٔ او از ملک بالاتر است

وآنکه او را نفس غالب شد به عقل

در حقیقت، از جمادی کمتر است

۲ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۲۸ - عجوزهٔ دنیا

 

چه خواهی از دل من، ای عجوزهٔ دنیا!

طلاق گفتمت از من دگر چه می‌خواهی

مرا که نیست خبر از جحیز و زینت تو

دگر ز جان من بی خبر، چه می‌خواهی

۲ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۲۹ - چراغ

 

در جهان هر که با تو کرد بدی

در عوض کن به جای او نیکی

دست را حایل چراغ بدار

تا رهاند تو را ز تاریکی

۲ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۳۰ - درد بی علاج

 

گرچه از دردها در این عالم

سخت دردیست دزدی و حیزی

لیک دردی که بی علاج بود

در جهان پیری ست و بی چیزی

۲ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۳۱ - ندهد سود

 

هر که را دختری ست در خانه

زود باید به شوهری دادش

ور ز دختر خیانتی سر زد

ندهد سود، داد و فریادش

۲ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۳۳ - غم زمانه

 

ای که گویی غم زمانه مخور

تو چه دانی که از غم آزادی

گر یکی روز خورده بودی غم

از غمم سرزنش نمی دادی

۲ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۳۴ - عاشق

 

حال عاشق، ز من چه می پرسی

ای که عاشق، نگشته ای روزی

در جهان، روزی ار شوی عاشق

از جهان، چشم خویش بردوزی

۲ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۳۵ - چراغ خویش

 

ای که داری چراغ مرده به دست

نیست عقلت به جهل نزدیکی

روغنی در چراغ خویش بریز

تارها سازدت ز تاریکی

۲ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۳۶ - غم بیهوده

 

اگر صد سال در این دار فانی

بمانی، عاقبت بایست مردن

چو می دانی که باید عاقبت مرد

چه حاصل، از غم بیهوده خوردن

۲ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۳۹ - هشیار باش

 

این چند روز عمر، که هستی تو در جهان

هشیار باش، تا ندهی نام خود بباد

فردا کز این جهان، به جهلن دگر روی

کاری بکن که خلق، به خیرت کنند یاد

۲ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۴۰ - بخل و حسد

 

عجب آید مرا که می دانیم

عاقبت جای ماست زیر لحد

در حق هم، در این جهان ما را

نیست کاری، به غیر بخل و حسد

۲ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۴۱ - دل تنگ

 

جهان ماند به خم رنگ ریزان

که هر ساعت از او رنگی بر آید

حذر کن از دل آزاری مبادا

که آهی از دل تنگی بر آید

۲ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۴۲ - حال خویش

 

گر مردگان ز زیر لحد سر بر آوردند

معلوم زندگان شود احوال حول قبر

شاید به حال خویش بگریند زار زار

بر زندگی خود نکنند از هراس صبر

۲ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۴۳ - ماه صیام

 

روزه دارا مکن به ماه صیام!

خویش را از گرسنگی خسته

دهن خود مکن، به غیبت باز

تا نباشی، سگ دهن بسته

۲ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۴۴ - سر باطن

 

نظر به ظاهر مردم کن و زیاده مپرس

که این فلان به چه کار است و در چه احوال است

ز سر باطن مردم، خدا خبر دارد

زبان ما و تو در این مقال ها، لال است

۲ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۴۶ - نرم خویی

 

هر که با تو بدی کند روزی

تو به پاداش او نکویی کن

با تو هر کس درشت خویی کرد

در مقابل، تو نرم خویی کن

۲ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۴۸ - مرد باش

 

گر کسی از تو غیبتی گوید

بر میاشوب و تند و تیز مشو

تو به پاداش او به مدحش کوش

راه این است، مرد باش و برو

۲ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۴۹ - توکل

 

هر که را باشد توکل بر خدا

کارهای مشکلش آسان شود

ور به کاری، بی توکل پا نهاد

لا جرم در کار خود حیران شود

۲ بیت
ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۵۰ - خبث باطن

 

کسی که جهلش غالب بود به عقل سلیم

میانهٔ حق و باطل، کجا گذارد فرق

ز خبث باطن خود دست بر نخواهد داشت

هزار مرتبه گراره اش نهند به فرق

۲ بیت
ترکی شیرازی
 
 
۱
۲
۳
 
تعداد کل نتایج: ۵۱