گنجور

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱ - در توصیف بهار و منقبت حیدر کرار علیه سلام الله الملک الجبار

 

باز جهان از بهار مژده رحمت شنفت

بلبل رطب اللسان تهنیت از باغ گفت

عشرت بنشسته خاست فتنه بیدار خفت

پرده نشین غنچه را باد چو از هم شکفت

گشت زشوخی طبع شاهد بازارها

[...]

۸۷ بیت
جیحون یزدی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۴ - وله

 

روزه بگریخت چو گشتش مه شوال ندیم

روح را صحبت ناجنس عذابی است الیم

به مقامی نشوند این دو به صد حیله مقیم

نی همانا رمضانست ز شوال به بیم

که نپاید رمضان چون به در آید شوال

[...]

۸۷ بیت
جیحون یزدی