گنجور

جیحون یزدی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۹ - وله

 

چهر نواب از طرب رخشان تر از اجرام شد

صدر خاصش خواند شاهنشاه و بدر عام شد

خاص صدری دید او را شاه و خواندش صدر خاص

وین سخن بی شبهه برشه وحی یا الهام شد

ای بت سیمینه صدرای شاهد رخساره بدر

[...]

۱۹ بیت
جیحون یزدی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۸ - ممدوح این قصیده معلوم نیست

 

رمضان آمد و آنگونه از او در حذریم

که اگر نیک به ما درنگری محتضریم

جنت نسیه فردا چه کرامت دارد

ما که امروز بنقد از رمضان در سقریم

کی بیابیم بعقبی شرف از بزم علی

[...]

۱۹ بیت
جیحون یزدی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۵ - وله

 

بتی که رشک لب لعل او برد عیسی

ز خط دمیدنش افتاده کار با موسی

ز جور خط شده تاری‌تر از دل فرعون

رخی که بود درخشان‌تر از کف موسی

رخش به زیر خط اندر چنانکه پنداری

[...]

۱۹ بیت
جیحون یزدی