×
بلند اقبال » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴
ای سیه زلف نگار از بس پریشان بینمت
همچو خود سرگشته بر رخسار جانان بینمت
با وفائی چون ز مرگ من ترا هست آگهی
ز آن سیه پوشیده ای زآنرو پریشان بینمت
روی گندم گون یار من بود باغ بهشت
[...]
۳۸ بیت