گنجور

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۱۲ - صفت سوزنگر

 

آن سوزنگر که دیده ام من

دارد دهنی چو چشم سوزن

سوزن که جدا شد از دکانش

از حسرت او پرست حالش

هر چند صبر پیشه دارد

[...]

۱۲ بیت
وحیدالزمان قزوینی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۲۱ - صفت نجّار

 

نجار پسر زند همیشه

بر پای دلم ز جور تیشه

بر بستر کاهشم فکنده

چون تخته بزیر زخم رنده

تا آمد و رفت آن پسر دید

[...]

۱۲ بیت
وحیدالزمان قزوینی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۳۸ - صفت طبّاخ

 

طبّاخ ز پختگی مرا سوخت

از سوختنم رخش بر افروخت

هست از خط سبز آن گرامی

صبحم، که تعب نموده شامی

دل در بر و من ز حیرت او

[...]

۱۲ بیت
وحیدالزمان قزوینی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۴۲ - صفت صرافان

 

از غش پاکست چون عیارم

با صّرافان فتاد کارم

خرمن شده داغ دل ز اطراف

چون نقد بروی نطع صّراف

هست از خط زخم، پود و تارم

[...]

۱۲ بیت
وحیدالزمان قزوینی