گنجور

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۶ - دل ایمن

 

چرا ایمن نباشد دل، چرا ساکن نگردد جان

که دل شد منزل دلبر، که جان شد مسکن جانان

از آن در عرصه جانباختن سرگشته دارم دل

که دل باشد مرا چون گوی و آمد طرّه اش چوگان

مرا لعل لبش بر درد درمان است و می گوید

[...]

۴۷ بیت
افسر کرمانی