گنجور

یغمای جندقی » منشآت » بخش اول » شمارهٔ ۹۹ - به دوستی نگاشته

 

چو گیری جام و دولت کامرانی

سرا بر ما سرود خسروانی

برآرد روزگارت از سه لب کام

لب یار و لب جوی و لب جام

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش اول » شمارهٔ ۱۴۸ - به دوستی نوشته شد

 

چو گیری جام رامش کامرانی

سراید با سرود خسروانی

برآرد روزگارت از سه لب کام

لب یار و لب جوی و لب جام

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۲ - به خسرو بیک یاور سمنانی نوشته

 

چو شاه اختران افراشت خرگاه

نه از اختر نشان ماند نه از ماه

بتاب ای آفتاب سال و مه سوز

ممان بر جای نز شب نام و نزروز

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۵۳ - قطعه ای به طنز

 

ما و زاهد را زبان آشنائی نیست با هم

او نمیداند عراقی من نمی گویم حجازی

یغمای جندقی