×
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » متفرقات » شمارهٔ ۲
کهن راهرو پیری از برزرود
چهل چله تن کاست بر جان فزود
به دانائی و دید و شور و شناخت
نفرمود یزدانش چندان نواخت
ولی روز وشب سال و مه زندگی
[...]
۲۸ بیت
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحهها » شمارهٔ ۸۲
می کشد دیگر سپه سلطان کین
غم قرین باز آمد اربعین
از سر نو بر سر ارباب دین
غم قرین باز آمد اربعین
دل شکسته سرنگون بر ره علم
[...]
۲۸ بیت
یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » غزلیات الحاقی » شمارهٔ ۲
تنگ است برگ رامش، تلخ است زندگانی
آنرا که پیشکار است درویش سیستانی
اوقات چیز خوردن، هوش است و بادپائی
هنگام کار کردن خوابست و سرگرانی
از تخت میهمان را، رخت افکند به تخته
[...]
۲۸ بیت