گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۰ - در تغزل و شکایت

 

دلسوز ما که آتش گویاست قند او

آتش که دید دانهٔ دلها سپند او

هر آفتاب زردم عیدی بود تمام

چون بینمش که نیم هلال است قند او

بر چون پرند، لیک دلش گوشهٔ پلاس

[...]

خاقانی