×
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۷
ای از ازل ز عشق تو آشفته کار من
هم روز من سیه ز تو هم روزگار من
شد مدتی که بهر تو باشد ز خون دل
پرگل برنگ دامن گلچین کنار من
وزاشک پرده دربتو این زاز روشن است
[...]
۱۵ بیت