گنجور

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » قالبهای نو » ای کلاه نمدی ها!

 

شهر فرنگ است ای کلانمدی‌ها!

موقع جنگ است ای کلانمدی‌ها!

خصم که از رو نمی‌رود، تو ببین روش

آهن و سنگ است ای کلانمدی‌ها!

بنده قلم دستم است و دست شماها

[...]

۴۰ بیت
میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » کفن سیاه » بخش ۱ - کفن سیاه

 

در تکاپوی غروب است ز گردون خورشید

دهر مبهوت شد و رنگ رخ دشت پرید

دل خونین سپهر از افق غرب دمید

چرخ از رحلت خورشید سیه می‌پوشید

که سر قافله با زمزمه زنگ رسید

[...]

۴۰ بیت
میرزاده عشقی