گنجور

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷ - گلهای پژمرده

 

خری از گلستان باغی گذشت

بسی گل به ره دیده، وقعی نهشت

نسنجید کآن جلوه گل، ز چیست؟

نفهمید فریاد بلبل ز کیست؟

رسید او به جائی که ره تنگ بود

[...]

۱۸ بیت
میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - نطق لرد معروف!

 

به لندن کرد نطقی، لرد معروف

کزو یک ملتی، گردیده مشعوف

برای موطن جمشید و سیروس

خورد آن ناطق مشهور افسوس؟!!

چنان می‌سوزدش دل، آن یگانه!

[...]

۱۸ بیت
میرزاده عشقی