×
سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸ - در مدح احمد عمر فرماید
دلی که بال و پر از عشق آن پسر یابد
چو جان نشیمن خود عالم دگر یابد
امید داد مرا لعل او که زنده کند
نعوذ بالله اگر جزع او خبر یابد
چنین که هجران در جان من اثر کرد است
[...]
۴۰ بیت
سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - در مدح قوام الدین حسن و بهرام شاه گوید
رخش طرز گلستان مینماید
ز آتش آب حیوان مینماید
چو گردون دل بسی دارد ولیکن
چو گردون جمله گردان مینماید
ز پسته گر نمکدان ساخت نشکفت
[...]
۴۰ بیت
سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۶ - مرثیه در مرگ یکی از کسان شاه گفته
ماه تمام ملک به زیر نقاب شد
آب حیات شرع دریغا سراب شد
سروی ز بوستان معانی فرو شکست
برجی ز آسمان معالی خراب شد
کور و کبود مردمک چشم مردمی
[...]
۴۰ بیت