گنجور

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۸ - مدح اتابک علاءالدین محمد

 

پای دار، ای کوی گردون زخم چوگان در رسید

هم نبردان را خبر کن، مرد میدان در رسید

عشق را گو، دیده مفرش دار، چون دلبر نشست

جسم را گو، دست درکش گیر، چون جان در رسید

منبر اسلام را، چون گل مرصع شد کمر

[...]

۲۳ بیت
اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۷ - مدح نجم الدین لاجین و سلطان قزل ارسلان

 

اگر چو قوس قزح جمله تن، دهان دارم

وگر چو چشمهٔ خورشید صد زبان دارم

وگر، چو جان سخن‌پیشه معانی بین

فراز کنگرهٔ عرش آشیان دارم

وگر، چو طوطی فردوس و طوبی فلکم

[...]

۲۳ بیت
اثیر اخسیکتی