×
فلکی شروانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴
ناکرده وداع از بر دلدار شدم دور
نزدیک شدم با غم و از یار شدم دور
هر بار کز او دور شدم صبر و دلم بود
واکنون ز دل و صبر به یکبار شدم دور
تیمار دل افزود مرا چرخ جفا جوی
[...]
۳ بیت
فلکی شروانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱
جان را هوای روی تو بر جای جان نشست
مهر توام درون دل مهربان نشست
گنج روان توئی و بهر تار موی تو
مار شکنج بر سر گنج روان نشست
هر دل که از کنار تو برخاست یک زمان
[...]
۳ بیت
فلکی شروانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳ - خون سیاوشان
گر نه به چشم مردمی سوی تو بنگرد فلک
خشم تو در دو چشم او مردمک استخوان کند
آنچه به یک زمان کند کین تو خالی از زمین
قوت و گردش فلک راست به صد قران کند
گوهر آبگینه را لعل سیاوشی مخوان
[...]
۳ بیت
فلکی شروانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۸ - آغاز بداندیشی، فرجام گرفتاری
شاهی که بدو نازد شاهی به جهانداری
خواهند به نور از وی اجرام فلک یاری
فرخنده (منوچهر) آن کش دهر برد فرمان
دارد صفت یزدان در قصد نکوکاری
بدخواه ورا خویشی با محنت و درویشی
[...]
۳ بیت