گنجور

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۱

 

ایهاالعشاق باز آن دلستان آمد پدید

جان برافشانید کان آرام جان آمد پدید

چشم بگشایید هین کان تلخ پاسخ رخ نمود

لب فرو بندید کان شیرین زبان آمد پدید

صد دل اکنون در میان باید چو شمع از بهر آنک

[...]

۶۰ بیت
مجیرالدین بیلقانی