گنجور

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۶ - باقی قصه ورقه و گلشاه

 

امیرو بزرگان شهر و سپاه

بکردند آن جایگه را پناه

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۶ - باقی قصه ورقه و گلشاه

 

پیمبر ابا یاوران و سپاه

سوی شهر شام اندر آمد زراه

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۶ - باقی قصه ورقه و گلشاه

 

نبی گفت ایدون کن و رفت شاه

نمودش بریشان همه خوب راه

عیوقی
 
 
۱
۲
۳
۴