گنجور

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۲۱ - نوشتن گل جواب نامه جم را

 

ساقی از آن شیشه صاف گلاب

خون شده در نافه ناف گل آب

لای اگر از صافی جان لازمست

صافی او زان تو و ان لازمست

غنچه وش این نامه دلبرگشای

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۲۱ - نوشتن گل جواب نامه جم را

 

ساقی از آن شیشه صاف گلاب

خون شده در نافه ناف گل آب

لای اگر از صافی جان لازمست

صافی او زان تو و ان لازمست

غنچه وش این نامه دلبرگشای

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۲۲ - رسیدن نامه گل به جم و جواب نوشتن او

 

ساقی از آن چشمه کوثر نسیم

کآب رخ او داده ز گوهر بسیم

میکند آن آینه رو یاوری

تا تو در آن آینه روی آوری

در دل من بوی امیدست باز

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۲۲ - رسیدن نامه گل به جم و جواب نوشتن او

 

ساقی از آن چشمه کوثر نسیم

کآب رخ او داده ز گوهر بسیم

میکند آن آینه رو یاوری

تا تو در آن آینه روی آوری

در دل من بوی امیدست باز

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۲۳ - رسیدن نامه جم به گل و نامه نوشتن او و دایه را در میان داشتن

 

ساقی از آن شیشه پر خون کرم

کافتد اوز در دل و در خون کرم

اندک او شد شرر ار خوردیش

خورده آتش حذر از خوردیش

پیرم از آن یکدودم آور بمن

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۲۳ - رسیدن نامه جم به گل و نامه نوشتن او و دایه را در میان داشتن

 

ساقی از آن شیشه پر خون کرم

کافتد اوز در دل و در خون کرم

اندک او شد شرر ار خوردیش

خورده آتش حذر از خوردیش

پیرم از آن یکدودم آور بمن

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۲۴ - رفتن جم بگوی بازی و افتادن از اسب و هلاک شدن

 

ساقی ازین چنبر غم داد داد

کشت بس آزاده و کم داد داد

بر سر ما تا مه و گردون بود

سوزد ازو گر شه و گردون بود

روزی از آسایش آن خوش هوا

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۲۴ - رفتن جم بگوی بازی و افتادن از اسب و هلاک شدن

 

ساقی ازین چنبر غم داد داد

کشت بس آزاده و کم داد داد

بر سر ما تا مه و گردون بود

سوزد ازو گر شه و گردون بود

روزی از آسایش آن خوش هوا

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۲۵ - رفتن گل در آتش و سوختن با نعش جم

 

ساقی ازین کاسه و خوان کبود

خرمی اندر دل و جان که بود؟

چشمه نوشیست پر از گرد مهر

گرمی رقصیست در آن سرد مهر

قصه دختر شنو القصه باز

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۲۵ - رفتن گل در آتش و سوختن با نعش جم

 

ساقی ازین کاسه و خوان کبود

خرمی اندر دل و جان که بود؟

چشمه نوشیست پر از گرد مهر

گرمی رقصیست در آن سرد مهر

قصه دختر شنو القصه باز

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۲۶ - در خاتمه کتاب فرماید

 

ساقی ازین جرعه در انجام کوش

چون همه داریم بر انجام کوش

پر مکن این شیشه و خم کوتهیست

کاخر سررشته گم کوتهیست

تا بکی این خانه و جام مدام

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۲۶ - در خاتمه کتاب فرماید

 

ساقی ازین جرعه در انجام کوش

چون همه داریم بر انجام کوش

پر مکن این شیشه و خم کوتهیست

کاخر سررشته گم کوتهیست

تا بکی این خانه و جام مدام

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » ساقینامهٔ رباعی » دیباچه

 

بصفای دل رندان صبوحی زدگان

بس در بسته بمفتاح دعا بگشایند

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » ساقینامهٔ رباعی » شمارهٔ ۱

 

ساقی قدحی که کار سازست خدا

وز رحمت خود بنده نوازست خدا

می خور بنیاز و ناز طاعت مفروش

کز طاعت خلق بی نیازست خدا

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » ساقینامهٔ رباعی » شمارهٔ ۲

 

ساقی نظری به بیکسان بهر خدا

مشکن بت ما بوالهوسان بهر خدا

ما ماهی مرده ایم و تو آب حیات

ما را بوصال خود رسان بهر خدا

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » ساقینامهٔ رباعی » شمارهٔ ۳

 

ساقی قدحی که نور بخشد همه را

پر کن که دمی حضور بخشد همه را

خوشباش که هم ببخشد آلایش ما

آنکس که می طهور بخشد همه را

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » ساقینامهٔ رباعی » شمارهٔ ۴

 

ساقی بکرم تو میکنی یاد مرا

غیر از تو که میرسد بفریاد مرا؟

گر در غم دل تو دستگیرم نشوی

سوی که روم که میکند شاد مرا؟

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » ساقینامهٔ رباعی » شمارهٔ ۵

 

ساقی می لعل قوت روح است مرا

دیدار تو خورشید صبوح است مرا

برخیز که در پای تو مردن نفسی

بهتر ز هزار عمر نوح است مرا

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » ساقینامهٔ رباعی » شمارهٔ ۶

 

ساقی قدحی که هست عالم ظلمات

جز روی تو نیست در جهان آب حیات

از جان جهان و هرچه در عالم هست

مقصود تویی و بر محمد صلوات

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » ساقینامهٔ رباعی » شمارهٔ ۷

 

ساقی فلک از بحر عطای تو کفی است

در کوی تو صد کعبه جان هر طرفی است

در کعبه جان زهی شرف گر برسم

ور در ره کعبه هم بمیرم شرفی است

اهلی شیرازی
 
 
۱
۱۳۸
۱۳۹
۱۴۰
۱۴۱
۱۴۲
۱۵۰
sunny dark_mode