گنجور

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶

 

چنان گریستم از درد دوری دلبر

که کشتی فلک افکنده اندرو لنگر

جهان ندیدم اگرچه جهان نوردیدم

از آن که برنگرفتم دمی ز زانو سر

سپندوار بر آتش نشسته‌ام دایم

[...]

۹۴ بیت
ابوالحسن فراهانی