گنجور

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵

 

ز جور دل که هیچ کس مباد چنین

سرم مباد گرم سررسید بر بالین

از آن که می دهد از اجتماع یاران باد

نمی توانم برداشت دیده از پروین

چو طفل مکتب هر صبح از سیه روزی

[...]

۵۰ بیت
ابوالحسن فراهانی