×
ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲
زهی ز غیرت ابروت دلشکسته هلال
ز روی خوب تو خورشید را رسیده زوال
چه فتنه ی که زرشک چو طوق زنجیر است
به گاه جلوه درپای حوریان خلخال
زشرم چشم تو نزدیک شد بدان کاید
[...]
۱۸ بیت
ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۵
من آن چه می کشم از جور چرخ مینایی
گمان مبر که بود چرخ را توانایی
به صنف صنف خلایق معاشرت کردم
چه روستایی و چه شهری و چه صحرایی
دو یار یک دل اگر در زمانه می بینم
[...]
۱۸ بیت