×
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۶۵ - رسیدن شهریار به بیشه چهارم و جنگ او با موران و دیدن دخمه گرشاسب را گوید
یکی دشت پیش آمدش ناگهان
که پیدا نبودش کنار و گران
همه دشت آکنده از خار بود
برون رفتن از دشت دشوار بود
بپرسید کاینجا چو چیز است پس
[...]
۹۸ بیت
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۱۰ - مکر کردن دلارام در خلاصی شهریار از بند فرانک گوید
فرانک شد آگه ز جوهر فروش
بفرمود در دم به شیران زوش
که دروازه ها را بگیرند تنگ
دلیران همه تیغ روئین به چنگ
مر آن خواجه را پیش من آورید
[...]
۹۸ بیت