جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۴
ایدل نکنی تو زین فضولیها کم
وی شیفته جان شدی گرفتار بغم
ای تن تو نگشتی از جفا سیر هنوز
ای دیده شوخ اینهمه دیدی و هم
![جمالالدین عبدالرزاق](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jamal.gif)
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۵
از دور زمانه هیچ می ناسایم
میگویم و با بخت همی برنایم
چون هیچ نصیبی ز جهان نیست مرا
اینجا ز چه مانده ام کرا میبایم
![جمالالدین عبدالرزاق](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jamal.gif)
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۶
گفتم ز چه چون بوصل مقدور شوم
ناگاه ز دیدار تو مهجور شوم
گفتا چو کمانی تو و من چون تیرم
چون جمله ترا شدم ز تو دور شوم
![جمالالدین عبدالرزاق](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jamal.gif)
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۷
گفتم در گوش اگر دهی راه سخن
گویم سخنیت بهتر از زر کهن
گفتا همه درگیر بگوشم در در
بی زر نگرفت جا سخن کوته کن
![جمالالدین عبدالرزاق](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jamal.gif)
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۸
اکنون که فلک بقصد من بست میان
وان یار بخشم و جور بگشاد زبان
در کار من ای اجل توقف چکنی
بشتاب و مرا ازین بلا باز رهان
![جمالالدین عبدالرزاق](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jamal.gif)
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۹
دی وعده خلاف کردم ای عهد شکن
چشم تو نخفت تا بروز روشن
نشگفت گر از گردش چرخ توسن
من خوی تو میگیرم و تو عادت من
![جمالالدین عبدالرزاق](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jamal.gif)
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۰
جز در سر زلف تو نیاساید جان
وندر تن من بی تو نمی پاید جان
گر سیم و زرم نماند جان دربازم
کز بهر چنین روز بگار آید جان
![جمالالدین عبدالرزاق](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jamal.gif)
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۱
ای دل غم را نهاد باید گردن
خو با غم روزگار باید کردن
شادی چه کنی که آن بعمری باشد
غم خور که همه وقت توانی خوردن
![جمالالدین عبدالرزاق](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jamal.gif)
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۲
نی رای تو بر سر عنایت کردن
نی روی مرا از تو حکایت کردن
چندان بدروغ گفته ام شکر از تو
کم شرم آید کنون شکایت کردن
![جمالالدین عبدالرزاق](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jamal.gif)
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۳
دل گر غم تو چنین خورد وای بر او
زین بیش کمین هجر مگشای بر او
خود گیر که دشمن توام دوست نیم
دشمن بچنین روز، ببخشای بر او
![جمالالدین عبدالرزاق](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jamal.gif)
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۴
تا چند کشیم جور عالم من و تو
شادان همه بر حوصله در غم من و تو
یکشب خواهم نشسته خرم تو و من
چون زلف تو پیچان شده در هم من و تو
![جمالالدین عبدالرزاق](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jamal.gif)
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۵
پیراهن و فوطه بر تن روشن تو
می رقص کند بناز گرد تن تو
گه دست گریبان زده در گردن تو
گه پای ترا بوسه دهد دامن تو
![جمالالدین عبدالرزاق](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jamal.gif)
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۶
تا دست رهی گسست از دامن تو
تا دیده بریده گشت از دیدن تو
از زخم طپانچه ها که بربر زده ام
شد سینه من برنگ پیراهن تو
![جمالالدین عبدالرزاق](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jamal.gif)
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۷
زینسان که منم بعشق در کیست بگو
در محنت ازینگونه کسی زیست بگو
چون با تو همه دوستیم از جان بود
این دشمنی تو با من از چیست بگو
![جمالالدین عبدالرزاق](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jamal.gif)
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۸
زلفی که همه سال دل و جان برد او
هرگز بوفا سوی کسی ننگرد او
گویند که سرخ است و سیه بایستی
چون سرخ نباشد که همه خون خورد او
![جمالالدین عبدالرزاق](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jamal.gif)
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۹
دوشم چه شبی بود ز دل تاب شده
وصل آمده و فراق را آب شده
تا روز مرا دو دست در گردن یار
لب بر لب او نهاده در خواب شده
![جمالالدین عبدالرزاق](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jamal.gif)
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۰
نا یافته شهرخی ز وصلش ناگاه
شد سیم به پیلوار خرج آن ماه
بر دست گرفت کج روی چون فرزین
تا ز اسب پیاده ماندم همچون شاه
![جمالالدین عبدالرزاق](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jamal.gif)
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۱
در باغ شدم قصد سوی می کرده
جام می لعل را پیاپی کرده
گل را دیدم ز آب رعنایی خویش
از شرم تو سرخ گشته و خوی کرده
![جمالالدین عبدالرزاق](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jamal.gif)
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۲
گه تاب سر زلف مشوش میده
گه عشوه این جان ستمکش میده
با ما سر راستی نداری شاید
باری به دروغ عشوه خوش میده
![جمالالدین عبدالرزاق](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jamal.gif)
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۳
دلدار کمان دلبری کرد به زه
وافکند بگرد مه بر از مشک زره
در عهد خود و پشت من آورد شکست
بر کار من و زلف خود افکند گره
![جمالالدین عبدالرزاق](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jamal.gif)