×
امیر شاهی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱
شبی با صراحی چنین گفت شمع
که: ای هر شبی مجلس آرای دوست
ترا با چنین قدر پیش قدح
سجود دمادم بگو از چه روست
صراحی بدو گفت: نشنیده ای
[...]
۳ بیت
امیر شاهی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۷ - وقتی در مجلس یکی از سلاطین او را فرودست جمعی نشاندهاند
شاها، مدار چرخ فلک در هزار سال
چون من یگانهای ننماید به صد هنر
گر زیر دست هر کس و ناکس نشانیم
اینجا لطیفهایست، بدانم من اینقدر
بحری است مجلس تو و در بحر بیخلاف
[...]
۳ بیت
امیر شاهی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳
در جمع ماهرویان، هم صحبتی است ما را
کاسباب خرمی را، صد گونه ساز کرده
از باده های وصلش، هر کس گرفته جامی
چون دور ما رسیده، آهنگ ناز کرده
لب بر لبش چو ساغر، خلقی بکام و شاهی
[...]
۳ بیت