×
سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۵ - این قصیدهٔ غرا از زادهٔ سرخس است
ای سنایی بی کله شو گرت باید سروری
زانک نزد بخردان تا با کلاهی بی سری
در میان گردنان آیی کلاه از سر بنه
تا ازین میدان مردان بو که سر بیرون بری
ور نه در ره سرفرازانند کز تیغ اجل
[...]
۸۴ بیت