گنجور

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۴ - در مدح ابوبکربن محمد

 

ای کس به سزا وصف تو ناکرده بیانی

حیران شده از ذات لطیف تو جهانی

ذاتت نه مکان گیر ولیکن ز تصرف

خالی نه ز آیات تو یک لحظه مکانی

بردیده نهان ذات تو از کشف ولیکن

[...]

۴۱ بیت
سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۲ - فی‌اطّلاعه علی ضمائرالعباد

 

دانش او رهی رعایت کن

بخشش او مهم کفایت کن

شرب یک یک ز خلق دانسته

دادن و ضدّ آن توانسته

اوست مر فطرت ترا فاطر

[...]

۴۱ بیت
سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۱۲ - اندر صفت خوب رویان و شاهدان گوید

 

آن نگاری که سوی او نگری

او دل از تو برد تو درد بری

روی اگر هیچ بی‌نقاب کند

راه پر ماه و آفتاب کند

ور کند هردو بند گیسو باز

[...]

۴۱ بیت
سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۴۶ - اندر نکوهش شکم خواری و بسیار خوردن

 

اوّلین بند در رهِ آدم

بود نای گلو و طبل شکم

مهترین بند هست نای گلو

کُندت طبلِ بطن شش پهلو

طبل و نایست اصل فتنه و شر

[...]

۴۱ بیت
سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فی‌الغرور و الغفلة والنسیان و حبّ‌الامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیان‌الموت والبعث والنشر » بخش ۴۹ - اندر دور قمر و گردش روزگار

 

دور ماهست و خلق را از ماه

عمر ماهست چون رهش کوتاه

هرکرا ماه پرورد به کنار

شیر خواره‌اش دوتا کند چو خیار

با رونده روندگان پایند

[...]

۴۱ بیت
سنایی