گنجور

 
اسیر شهرستانی

نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ترسم

نسیم بی نیازم کی ز منع این و آن ترسم

بود با شیوه هر مهربان منت فروشیها

همه از دشمنان ترسند و من از دوستان ترسم

اسیر از بیزبانی باشدم در سینه صافی تیغ

چرا بیهوده از شمشیر کین دشمنان ترسم