گنجور

 
اسیر شهرستانی

به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد

در آتشی که منم خار و خس نمی گنجد

ز بس که گشته ام از ذوق بیخودی لبریز

درون سینه تنگم نفس نمی گنجد

دلیل راه اسیران عشق خاموشی است

به گوش شوق صدای جرس نمی گنجد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode