شاه نعمتالله ولی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۵ عمری به خیال تو گذاریم دگر جان را به هوای تو سپاریم دگر باز آ که به جان و دل همه مشتاقیم بی تو نفسی صبر نداریم دگر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات ابراز میکند که دیگر نمیخواهد عمرش را به انتظار محبوب بگذراند و جانش را فدای عشق او کند. او از محبوبش میخواهد که بازگردد، زیرا بدون او هیچ تحمل و صبری ندارد و همه به او بسیار مشتاق هستند.
هوش مصنوعی: ما زندگیمان را با خیال تو سپری کردهایم، حالا دیگر جانمان را به خاطر عشق و آرزوی تو فدای میکنیم.
هوش مصنوعی: برگرد و بیفزای به جان و دل ما که همگی بیصبرانه منتظر تو هستیم. دیگر نمیتوانیم بدون تو حتی یک نفس هم تحمل کنیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.