ما ازین خلوت میخانه به جائی نرویم
از چنین آب و هوائی به هوائی نرویم
عشق شاه است و روان از پی او می گردیم
در پی عاقل مسکین گدائی نرویم
نرویم از در میخانه به جائی دیگر
جنت ماست از این خانه به جائی نرویم
دُردی درد که یابیم خوشی نوش کنیم
دردمندیم پی هیچ دوائی نرویم
به هیاهوی رقیبان نرویم از در تو
دایما گرچه بگوئیم دعائی نرویم
نعمت الله به همه کس چو عطا می بخشد
ما از او تا نستانیم عطائی نرویم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر بیان میکند که از میخانه و فضای خوب آن نمیخواهند دور شوند. عشق را بالاترین مقام میداند و در جستجوی آن هستند، نه برای دنبال کردن انسانهای عاقل و معمولی. تأکید میکند که زندگی خوب و بهشت واقعی در همین مکان است و نیازی به رفتن به جایی دیگر نیست. همچنین به درد و رنج اشاره میکند و میگوید که در پی آرامش هستند و نه دنبال درمان برای دردشان. در نهایت، شاعر به نعمتهای الهی اشاره میکند و میگوید که تا از خداوند چیزی نگیرند، به هیچ جا نمیروند.
هوش مصنوعی: ما از این تنهایی و آرامش میخانه هرگز جایی نمیرویم و از این آب و هوای دلپذیر و خوشایند ترک مکان نمیکنیم.
هوش مصنوعی: عشق مانند پادشاهی است که ما به دنبال او در حرکت هستیم و به دنبال عقل و درستی نمیرویم، بلکه در دل خود به دنبال محبت و عاطفه هستیم.
هوش مصنوعی: ما از در میخانه بیرون نمیرویم، زیرا بهشت ما همینجاست و دلمان نمیخواهد به جای دیگری برویم.
هوش مصنوعی: دردی که داریم، باعث خوشحالیمان میشود و ما از این درد لذت میبریم. ما در حالی که دردمندیم، به سراغ هیچ دارویی نمیرویم.
هوش مصنوعی: ما هرگز از در تو دور نخواهیم شد، حتی اگر به جار و جنجال رقیبان گوش دهیم و حتی اگر دعا کنیم که از تو دور شویم.
هوش مصنوعی: خداوند نعمتهایش را به همه افراد میدهد، اما ما اگر از او چیزی نگیریم، به جایی نمیرسیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.