ای برده آب روی من ازعشق تو درآتشم
چون خاک بربادم مده آبی بزن برآتشم
برآتش سودای تو از صبر اگر آبی زنم
باد تو افزون می کند صد شعله اندرآتشم
زآنم بگاز قهر خود چون شمع گردن می زنی
کآبم فرود آمدم بپا چون رفت برسر آتشم
ازدم زبانم شد سیاه اندر دهان خشک لب
ازبس که دودی می کند چون هیمه ترآتشم
زآن سکه مهرت نشد محو ازدل چون سیم من
هرچند در هر بوته یی بگداخت چون زرآتشم
درآتش سودای تو چون گشت جانم سوخته
هرلحظه سوزی می فتد دردل بکمتر آتشم
درپیش شمع حسن تو بالی زدم برخاستم
پروانه وار ازعشق توافتاد در پرآتشم
تا برمحک آزمون نیکو نماید رنگ من
چون ز ربسی کرد امتحان عشق تو درهر آتشم
بر عود سوز مهر تو مانند عنبر سوختم
تا تو شکر لب می کنی دردل چو مجمر آتشم
از خال عنبر گون تو چون مشک طبعم گرم شد
خوش خوش بسوزم بعد ازین چون شد معنبر آتشم
گر خاطر چون بحر من در سخن راشد صدف
ازسینه پرسوز خود من کان گوهر آتشم
دی گفت عشق گرم رو وارستی از سردی خود
تا چون تنور تیره دل کردت منور آتشم
من آن چراغ دولتم از نور قدس افروخته
چون شمع در مشکاة دل دایم مصور آتشم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق و تمایل عمیق شاعر به محبوبش است که او را در آتش عشق خود میسوزاند. شاعر خود را همچون شمعی میبیند که در کنار شعله عشق میسوزد و بر اثر این عشق، دچار درد و رنج فراوانی شده است. او درباره قدرت عشق میگوید که او را از درون میسوزاند و به شدت به محبوب وابسته است. در نهایت، شاعر عشق را به آتش تشبیه میکند و میگوید که این احساسات او را قویتر و درخشانتر میسازد، مانند چراغی که از نور الهی روشن شده است.
هوش مصنوعی: ای برده، آب روی من را به عشق تو در آتشم نریز، چون خاکی که در باد میرود، آب را بر آتش من نریز.
هوش مصنوعی: اگر من از صبر خود به عشق تو که مانند آتش است، آب بریزم، خود آن باد تو باعث میشود که آتش درونم شعلهورتر شود.
هوش مصنوعی: من از سر قهری که با من داری، مثل شمعی خم میشوم و آبم فرود میآید. وقتی که در آتش خودم میسوزم، باید خودم را بلند کنم و سر بلند کنم.
هوش مصنوعی: زبانی که من دارم به خاطر دود و آتش سیاه شده و دهانم خشک است. این وضعیت به دلیل زیادی دود است که مانند هیزم تر به وجود آمده.
هوش مصنوعی: زیرا عشق تو از دل من نفی نمیشود، مانند نقره که هرچند در هر آتش ذوب میشود، اما باز هم ماندگار است.
هوش مصنوعی: عشق تو مثل آتشی است که جانم را سوزانده و هر لحظه درد و سوزی در دل حس میکنم که کمتر از آتش نیست.
هوش مصنوعی: در کنار شمع زیبایی تو، پروازی کردم و به حالت پروانهای از عشق تو برخاستم، اما عشق تو مرا در آتش خود گرفتار کرد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که در آزمایش عشق تو قرار نگیرم، رنگ واقعی من مشخص نخواهد شد، مانند فلزی که با آزمون در آتش، کیفیت و ارزشش آشکار میشود.
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق تو مانند چوب عودی که در آتش میسوزد، میسوزم و میسازم؛ تا تو با لبهای شیرینت لبخندی بزنی و قلبم را به آتش بکشی.
هوش مصنوعی: از زیبایی و عطرت که ناشی از خال توست، وجودم به شدت گرم و شاداب شده است. حالا که این احساس را تجربه کردهام، آرزو دارم که همچنان در این عشق بسوزم و حسی عمیق را تجربه کنم.
هوش مصنوعی: اگر ذهن من مانند دریا در کلام روشن باشد، باید از دل آتشین خود بپرسی که آن گوهر چیست.
هوش مصنوعی: عشق به تو داغ و پر از حرارت است، پس از سردی خود دوری کن. تا هنگامی که دل تاریکت را روشن کنم، آتش من تو را در بر خواهد گرفت.
هوش مصنوعی: من چراغی هستم که با نور مقدس روشن شدهام، و مانند شمعی در دل خود روشناییام را دارد. همیشه آتش عشق و اشتیاق در درونم شعلهور است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای برده رویت آب مه ازمهر تو درآتشم
چون باد خاکت بوسم ارآبی زنی برآتشم
بهر سخن گفتن مرا در قید عشق آورده ای
چون عود بهر بوی خوش افگنده ای درآتشم
شورآب اشک بی نمک درکاسه سر جوش زد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.